انسانهاى پاك سرشت در پى يك زندگى پاك و حيات طيب هستند كه زيباترين نماد آن را مى توان در زندگانى رهبران دينى جستجو كرد.فاطمه، از آن مربيان و معلمان اخلاق است كه بشر مى تواند زندگى او را به عنوان بهترين الگو براى رفتار و معاشرت خود قرار دهد.آن چه در پيش رو داريد اشاره اى است كوتاه، و گذرا از ايمان، عبادت ترس از خدا و روز قيامت و اخلاق و روش معاشرت او كه به اختصار از آن ياد مى شود.
تهجّد و عبادت
در اين نه سالى كه فاطمه عليهاالسلام در خانه على بود اگر چه براى او يك دوران پرخاطره به حساب آمد، اما هرگز او را از هدف اصلى يعنى رسيدن به معبود و معشوق خود بازنداشت.او همانند پدرش محمد مصطفى صلى اللَّه عليه و آله و سلم جزو پيشتازان ميدان عبادت و بندگى خدا بود و به گفته حسن بصرى: لم يكن فى هذه الأمّة أزهد و لا أعبد من فاطمه عليهاالسلام: در اين امّت عابدتر از فاطمه عليهاالسلام و زاهدتر از او نداريم! [ ربيع الأبرار، ج 2، ص 104. ] و همو گويد: وى آن قدر نماز مى خواند و خدا را عبادت مى كرد كه دو پاى مباركش ورم مى كرد. پيامبر بزرگوار اسلام صلى اللَّه عليه و آله و سلم اين حالت تحسين آميز و اعجاب برانگيز فاطمه عليهاالسلام را در اشكال مختلف بيان مى داشت:
وجود فاطمه مملو از ايمان است
ابن شهرآشوب از محمد بن على بن الحسين روايت كرده كه روزى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم سلمان را براى رساندن پيامى به خانه فاطمه فرستاد سلمان گويد: پس از درنگى كوتاه پشت در خانه فاطمه عليهاالسلام به وى سلام گفتم. پس صداى فاطمه عليهماالسلام را از داخل خانه شنيدم كه قرآن مى خواند و در فضاى بيرون، دستاس در حال چرخيدن بود. گويد: به محضر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم برگشتم و ماجرا به او گزارش كردم آن حضرت تبسمى كرد و فرمود: يا سلمان، ان ابنتى فاطمه عليهاالسلام ملأ اللَّه قلبها و جوارحها ايماناً الى مشاشها... اى سلمان! خداوند قلب و اعضا و جوارح دخترم فاطمه عليهاالسلام را تا فرق سرش سرشار از ايمان كرده، دخترم خود را در اطاعت و عبادت خدا قرار داده و خداوند فرشته اى را به نام زوقابيل- جبرئيل- فرستاده تا به جاى او دستاس را بگرداند. [ مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 338. ]
سلام فرشتگان به فاطمه
ابن عباس از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: و امّا دخترم فاطمه، پس او سيده زنان عاليمان از اوّلين و آخرين است. هنگامى كه در محراب عبادت مى ايستد، هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقربين بر او سلام گفته و همان ندايى را كه به مريم مى گفتند به فاطمه عليهاالسلام مى گويند، كه: ان اللَّه اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمين. [ امالى صدوق، ص 437. ]
منزلت خداوندى
پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله و سلم از عظمت فاطمه عليهاالسلام و از چگونگى عبادت و تهجد و راز و نيازش باز چنين پرده برداشته و نداى خداوند به فرشتگان را اين چنين بيان مى كند: «يا ملائكتى انظروا الى أمتى فاطمه عليهاالسلام سيّدة امائى، قائمة بين يدى ترتعد فرائصها من خيفتى و قد أقبلت بقلبها على عبادتى و أشهدكم أنى قد أمنت شيعتها من النّار، فرشتگانم به فاطمه عليهاالسلام بنگريد كه چگونه در مقابل من ايستاده و از ترس من اعضاى بدنش مى لرزد و من قلبش را به عبادت خود مشغول كرده ام، شاهد باشيد كه من دوستان و شيعيان او را از آتش جهنم ايمن كردم.» [ بحار الأنوار، ج 43، ص 172. ]
ترس از روز قيامت
حضرت زهرا عليهاالسلام به شدت از روز قيامت و سختى آن نگران بود و از پدر بزرگوارش درباره چگونگى زنده شدن و احوال روز قيامت سؤالات بسيارى مى نمود.علامه مجلسى مى نويسد هنگامى كه آيه (و انّ جهنّم لموعدهم أجمعين لها سبعة أبواب لكلّ باب منهم جزء مقسوم) [ سوره ى حجر. آيه ى 44. ] بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل گشت آن حضرت بشدت گريست و يارانش نيز بر اثر گريه آن حضرت گريستند اما كسى نمى دانست كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم چرا مى گريد، و جبرئيل چه چيزى را بر او نازل كرده كه باعث گريه فراوان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شده است و از طرفى هيچ كس ياراى سخن گفتن با آن را حضرت نداشت. ياران چون مى دانستند وقتى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نگاهش به فاطمه عليهاالسلام مى افتد شاد مى گردد، يكى از اصحاب به خانه فاطمه رفت تا وى را از اين ماجرا و گريه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم باخبر سازد، دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم با شنيدن اين خبر برآشفت و در حالى كه خود را به يك چادر كهنه- كه دوازده جاى آن را با ليف خرما وصله كرده بود- پوشانيده، خانه را به قصد مسجد و ديدار پيامبر صلى اللَّه عليه و اله و سلم ترك گفت. همين كه سلمان فارسى چشمش به چادر فاطمه افتاد گريست و گفت واحزناه... برتن دختران قيصر و كسرى لباسهاى سندس و ابريشم مى باشد اما دختر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فقط يك چادر پشمينه كهنه داشته باشد!!هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم وارد شد، با ديدن آن حالت از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم خواست پدر را آرام كند بدين جهت گفت: اى رسول خدا سلمان از لباسى كه من دارم شگفت زده شده است و آن خدايى كه تو را به پيامبرى برانگيخت پنج سال است كه با على عليه السلام زندگى مى كنم و جز پوست گوسفندى كه روزها علف شترمان را روى آن مى ريزيم و شبها زير انداز ما مى باشد چيز ديگرى نداريم، سپس فرمود: پدرجان جانم فدايت باد چه چيز تو را به گريه درآورده است؟!پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم در پاسخ فاطمه عليهاالسلام آن چه را كه جبرئيل بر او نازل كرده بود بر دخترش تلاوت كرد.فاطمه عليهاالسلام از شدت ترس و وحشت با صورت بر زمين افتاد در حالى كه مى فرمود: واى پس واى پس واى، واى بر كسى كه وارد دوزخ شود.سلمان كه چنين ديد از وحشت گفت: اى كاش گوسفندى بودم كه گوشت مرا مى خوردند و پوست مرا پاره پاره مى كردند و هرگز نامى از آتش جهنم نمى شنيدم.ابوذر گفت: اى كاش مادرم نازا بود و مرا نمى زاييد كه نام آتش را بشنوم.مقداد مى گفت: اى كاش پرنده اى بودم كه بر من حساب و كتاب و عقابى نبود و نام آتش را نمى شنيدم. على عليه السلام مى فرمود: اى كاش درندگان گوشت مرا مى دريدند و مى خوردند و اى كاش مادرم مرا نمى زاييد و نام آتش را نمى شنيدم، پس دست بر سر مى گذاشت و مى گفت: واى از دورى راه و كمى توشه در سفر آخرت. [ بحار الأنوار، ج 43، ص 88. ]
انس با قرآن كريم
توجّه ويژه حضرت زهرا به قرآن كريم در طول زندگى خود درس ديگرى را به شيفتگان اين كتاب آسمانى مى دهد. گاهى اوقات كه امام على عليه السلام از مسجد به منزل مى آمد ملاحظه مى كرد، همان آياتى كه لحظاتى قبل بر پيامبر صلى اللَّه عليه و اله و سلم نازل شده بر زبان فاطمه عليهاالسلام تجارى است، با كمال تعجب مى پرسيد اين آيات از چه راهى به شما رسيده است در حالى كه لحظاتى بيش نيست كه اين آيات بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل شده؟!فاطمه عليهاالسلام در پاسخ مى فرمود: فرزندت حسن آنها را برايم تلاوت كرده است. [ مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 8. ] و در روايت ديگرى آمده است كه حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: حبّب الى من دنياكم تلاوة كتاب اللَّه و النظر فى وجه رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم و الإنفاق فى سبيل اللَّه؛ سه چيز از دنياى شما را دوست دارم: تلاوت قرآن كريم، نگاه به چهره مقدّس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم و انفاق در راه خدا. [ اخلاق حضرت فاطمه، ص 17. ] و پيش از اين گذشت كه وقتى سلمان فارسى جهت رساندن پيامى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به خانه فاطمه عليهاالسلام رفته بود، صداى قرآن خواندن فاطمه عليهاالسلام را از درون خانه شنيده و براى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم گزارش داد. [ مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 338. ]
دعا براى ديگران
حضرت فاطمه عليهاالسلام چگونه سخن گفتن با خدا و چگونه دعا كردن را به آيندگان آموخت، او هميشه دعا مى كرد و همه چيز از خدا مى خواست اما نه براى خود، فاطمه عليهاالسلام حتى در دعا كردن نيز ايثار مى كرد و همه را بر خود مقدم مى داشت.امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: مادرم فاطمه عليهاالسلام را در شب جمعه اى ديدم كه پيوسته در حال ركوع و سجود بود تا اين كه صبح دميد و شنيدم كه مؤمنين و مؤمنات را نام مى برد و بسيار براى آنان دعا مى كرد، اما نديدم حتى يكبار براى خودش دعا كند، از روى تعجب گفتم: مادر، چرا براى خودت دعا نمى كنى و از خدا چيزى نمى خواهى، همان گونه كه براى ديگران دعا مى كنى؟ مادرم در پاسخ فرمود: يا بنى الجار ثم الدّار، فرزندم اوّل بايد همسايه را در نظر گرفت. [ علل الشّرايع، ص 215. ]
احترام فوق العاده به پيامبر
هنگامى كه آيه (لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا) بر پيامبر نازل گشت، حضرت فاطمه عليهاالسلام پدر را يا رسول اللَّه خطاب مى كرد.امام حسين عليه السلام از مادرش فاطمه ى زهرا نقل مى كند كه فرمود:از آن روزى كه اين آيه بر پيامبر نازل گشت، هيبت آن حضرت مانع شد كه او را پدر خطاب كنم، از اينرو مى گفتم: يا رسول اللَّه. چون پيامبر اين برنامه را از من مشاهده كرد، فرمود: دخترم! اين آيه درباره ى تو و اهل بيت تو نازل نگشته است، زيرا تو از من هستى و من از تو مى باشم، بلكه اين آيه درباره اهل جفا و متكبران نازل گشته كه احترام مرا نگه نمى دارند. دخترم! تو مرا با همان كلمه ى پدر خطاب كن كه براى آرامش قلب من بهتر و به خوشنودى خداوند نزديكتر است. سپس پيشانى مرا بوسيد و مقدارى از آب دهان خود به من ماليد كه از آن پس هرگز نياز به عطر پيدا نكردم. [ بحار الأنوار، ج 43، ص 93. ] شيخ مفيد به نمونه ديگرى از احترام فاطمه عليهاالسلام به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم اشاره مى كند كه در بخش خواستگارى از فاطمه عليهاالسلام بيان شد.
سبقت در سلام
حضرت زهرا عليهاالسلام به پيروى از سنت حسنه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم بسيار اهميت مى داد.در حديث آمده است كه شخصى گفت: بر حضرت فاطمه وارد شدم تا مرا ديد سلام كرد و در اين امر نيكو بر من پيشى گرفت، سپس فرمود: چه چيز تو را به اين جا آورده است؟ عرض كردم: به جهت بدست آوردن خير و بركت.فاطمه عليهاالسلام فرمود: پدرم مرا خبر داد كه هر كس سه روز بر من و يا پدرم درآيد و سلام كند، خداوند بهشت را بر او واجب مى گرداند. [ اخلاق فاطمه، ص 62. ]