تقوی در نهج البلاغه به ترتیب خطبه ها و نامه ها

بازدید : 3228
زمان تقریبی مطالعه : 19 دقیقه
تاریخ : 25 آذر 1393
تقوی در نهج البلاغه به ترتیب خطبه ها و نامه ها

خطبه = 16  

اَلا وَ اِنَّ التَّقْوى مَطايا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْها اَهْلُها، وَ اُعْطُوا اَزِمَّتَها فَاَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ.

آگاه باشيد كه تقوا مركب هاى راهوار است كه مهارشان به دست

سواره هاى آنها سپرده شده، در نتيجه آنان را وارد بهشت مى نمايند. 

 
 
 

خطبه = 75  

در تشويق به عمل صالح

رَحِمَ اللّهُ امْرَءًا سَمِعَ حُكْماً فَوَعى، وَ دُعِىَ اِلى رَشاد فَدَنا،
خداوندرحمت كند مردى راكه حكمتى بشنود و آن را حفظ نمايد، دعوت

 به هدايت شود و به آن نزديك گردد،

وَ اَخَذَ بِحُجْزَةِ هاد فَنَجا. راقَبَ رَبَّهُ، وَ خافَ ذَنْبَهُ. قَدَّمَ خالِصاً،
و دامن هدايتگرى را بگيرد و نجات يابد. خداى را پاس دارد، و از گناه خود

 بترسد. تلاش خالص پيش فرستد،
وَ عَمِلَ صالِحاً. اِكْتَسَبَ مَذْخُوراً، وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً. رَمى غَرَضاً،
و عمل صالح انجام دهد. ذخيره سودمند بيندوزد، و از حرام دورى گزيند. تير به نشانه زند،
وَ اَحْرَزَ عِوَضاً. كابَرَ هَواهُ، وَ كَذَّبَ مُناهُ. جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجاتِهِ،
و پاداش آخرتى بيابد. بر هواى نفس غلبه كند، و آرزويش را تكذيب

 نمايد. صبر را مركب نجات قرار دهد،
وَالتَّقْوى عُدَّةَ وَفاتِهِ. رَكِبَ الطَّريقَةَ الْغَرّاءَ، وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ
و تقوا را توشه پس از مرگ كند. در راه روشن قدم نهد، و ملتزم راه
الْبَيْضاءَ. اغْتَنَمَ الْمَهَلَ، وَ بادَرَ الاْجَلَ، وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ.
روشن شود. مهلت را غنيمت داند، با عمل خود بر اجل پيشى گيرد،

و از عمل خود زاد و توشه بردارد.

 


 

خطبه = 82  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى ضَرَبَ لَكُمُ الاْمْثالَ، وَ وَقَّتَ لَكُمُ الاْجالَ، وَاَلْبَسَكُمُ الرِّياشَ،

 وَ اَرْفَعَ لَكُمُ الْمَعاشَ، 
اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، خداوندى كه

 براى شما مثلها زد، مدت زندگى شمارا معين فرمود، به شما لباس

پوشاند، فراخى معيشت داد،

 



 
 

خطبه = 110  

لا خَيْرَ فى شَىْء مِنْ اَزْوادِها اِلاَّ التَّقْوى. مَنْ اَقَلَّ مِنْهَا اسْتَكْثَرَ مِمّا يُؤْمِنُهُ، وَ مَنِ اسْتَكْثَرَ مِنْهَا

اسْتَكْثَرَ مِمّا يُوبِقُهُ، وَ زالَ عَمّا قَليل عَنْهُ.

جز تقوا در هيچ توشه آن (دنیا) خيرى نيست. آن كه به كم آن قناعت

ورزيد بسيارى از عوامل امنيّت را به دست آورد، و هر كس رو به

انبوهش آورد بر علل هلاكت خود افزود،

 و آنچه به دست آورد به زودى از دست او برود.

 


 

خطبه = 113  

اُوصيكُمْ عِبادَاللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّتى هِىَ الزّادُ، وَ بِهَا الْمَعاذُ:
اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم كه توشه

سفر است و پناهگاه:
زادٌ مُبْلِغٌ، وَ مَعاذٌ مُنْجِحٌ، دَعا اِلَيْها اَسْمَعُ داع،
توشه اى است رساننده به مقصود، و پناهگاهى است رهاننده، كه

شنواننده ترين دعوت  كنندگان به آن دعوت نموده،
وَ وَعاها خَيْرُ واع ، فَاَسْمَعَ داعيها، وَ فازَ واعيها.
و بهترين حفظ كننده آن را حفظ كرده، دعوت كننده اش آن را به گوش

رساند، و حفظ كننده اش رستگار شد.
عِبادَ اللّهِ، اِنَّ تَقْوَى اللّهِ حَمَتْ اَوْلِياءَ اللّهِ مَحارِمَهُ، وَ اَلْزَمَتْ
بندگان خدا، تقواى الهى اولياء خدا را از دچار شدن به حرامها بازداشت، و

دلهايشان را ملازم
قُلُوبَهُمْ مَخافَتَهُ، حَتّى اَسْهَرَتْ لَيالِيَهُمْ، وَ اَظْمَاَتْ هُواجِرَهُمْ،
ترس از خدا كرد، تا جايى كه آنان را به شب زنده دارى واداشت،

و در گرماى روز موفق به روزه نمود

 


 

 

 

خطبه = 132  

فَمَنْ اَشْعَرَ التَّقْوى قَلْبَهُ بَرَّزَ مَهَلَهُ، وَ فازَ عَمَلُهُ. فَاهْتَبِلُوا هَبَلَها، وَاعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَها، فَاِنَّ الدُّنْيا

لَمْ تُخْلَقْ لَكُمْ دارَ مُقام، بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الاْعْمالَ اِلى دارِ الْقَرارِ. فَكُونُوا مِنْها

عَلى اَوْفاز،وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّيالِ.
و نه قدرت عذرخواهى از بديهايشان را دارند؟! آن كه تقوا را با عمق دل

دريافت در كار خيرسبقت گرفت،و عملش به نتيجه كامل رسيد. پس

بهره هاى تقوا را غنيمت دانيد، و كارى كه شما را شايسته ورود به بهشت

 مى كندانجام دهيد، زيرا دنيا براى اقامت دائم شما آفريده نشده،

بلكه گذرگاهى ساخته شده تا از آن براى خانه ابدى زاد و توشه اى فراهم

 آوريد. پس براى كوچ از دنيا عجله كنيد مركب ها را براى جدايى از

 آن آماده سازيد.

 

 

 

 

 

خطبه = 156  

اِعْلَمُوا عِبادَاللّهِ، اَنَّ التَّقْوى دارُ حِصْن عَزيز، وَالْفُجُورَ دارُ حِصْن ذَليل، لا يَمْنَعُ اَهْلَهُ، وَ لا يُحْرِزُ

مَنْ لَجَاَ اِلَيْهِ. اَلا وَ بِالتَّقْوى تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطايا، وَ بِالْيَقينِ تُدْرَكُ الْغايَةُ الْقُصْوى.
بندگان خدا، بدانيد تقوا قلعه اى محكم و نفوذناپذير است، ولى گناه

حصارى  
پست است كه اهلش را از خطرات نگاه نمى دارد، و كسى را كه

 به آن پناه برده حفظ نمى كند. آگاه باشيد كه با تقوا زهر خطرناك

گناه قطع شود، و با يقين منتها درجه مقصود به دست آيد.

 

 

 

 

 

خطبه = 160  

اُوصيكُمْ عِبادَاللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ وَ طاعَتِهِ، فَاِنَّها النَّجاةُ غَداً، وَالْمَنْجاةُ اَبَداً. رَهَّبَ فَاَبْلَغَ،

وَ رَغَّبَ فَاَسْبَغَ،

بندگان خدا، شما را به تقوا و طاعت خدا سفارش مى نمايم، كه باعث

 نجات فردا،وسبب آزادى ابدى است.خداوندباابلاغ كامل شمارا از عذاب

 بيم داد، و باتشويق همه جانبه به رضوانش تشويق نمود،

 

 

خطبه = 172  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، فَاِنَّها خَيْرُ ما تَواصَى الْعِبادُ بِهِ، وَ خَيْرُ عَواقِبِ الاْمُورِ عِنْدَ اللّهِ.
بندگان خدا، شما را به تقوا سفارش مى كنم، كه تقوا بهترين چيزى

است كه عباد حق يكديگر را به آن سفارش مى كردند، و از بهترين

عاقبتها نزد خداست.

 

 

 

 

 

خطبه = 175  

وَاللّهِ ما اَرى عَبْداً يَتَّقى تَقْوى تَنْفَعُهُ حَتّى يَخْزُنَ لِسانَهُ. وَ اِنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَراءِ قَلْبِهِ،

وَ اِنَّ قَلْبَ الْمُنافِقِ مِنْ وَراءِ لِسانِهِ،
به خدا سوگند بنده باتقوايى را نمى بينم كه تقوايش او را سود دهد

 مگر آنكه زبانش را حفظ كند. قطعاً زبان مؤمن پشت قلب او، و دل

منافق پشت زبان اوست،

 

 

خطبه = 181  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى اَلْبَسَكُمُ الرِّياشَ، وَ اَسْبَغَ عَلَيْكُمُ الْمَعاشَ.
بندگان خدا، شما را به رعايت تقواى الهى وصيت مى كنم، خداوندى

 كه شما را لباس پوشانيد،و معاشتان را به فراوانى دراختيارتان گذاشت.

 

 

خطبه = 182  

وَ اعْلَمُوا اَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ، وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ، وَ يُخَلِّدْهُ فيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ،

 وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ، فى دار اصْطَنَعَها لِنَفْسِهِ، ظِلُّها عَرْشُهُ، وَ نُورُها بَهْجَتُهُ، وَ زُوّارُها

مَلائِكَتُهُ، وَ رُفَقاؤُها رُسُلُهُ.

بدانيد آن كه تقواى الهى را رعايت كند خداوند راه خروج از فتنه ها را

برايش باز كند،و به او نورى بنماياند كه از تاريكى برهد، و او را در آنچه

كه ميل و آرزوى اوست جاويدان كند، وى را نزد خود در خانه كرامت وارد

 سازد، خانه اى كه براى خود انتخاب نموده كه سايه اش عرش،

روشناييش شادمانى او،زيارت كنندگانش فرشتگان، و دوستانش انبياء او هستند

خطبه = 185  

اُوصيكُمْ عِبادَاللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، وَاُحَذِّرُكُمْ اَهْلَ النِّفاقِ،
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، و از اهل نفاق مى ترسانم،

 

 

خطبه = 186  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، فَاِنَّها الزِّمامُ وَ الْقِوامُ. فَتَمَسَّكُوا بِوَثائِقِها، وَاعْتَصِمُوا بِحَقائِقِها،

 تَؤُلْ بِكُمْ اِلى اَكْنانِ الدَّعَةِ، وَ اَوْطانِ السَّعَةِ، وَ مَعاقِلِ الْحِرْزِ، وَ مَنازِلِ الْعِزِّ،
اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، زيرا تقوا زمام است

و قوامحيات،به ريشه هاى محكم آن تمسك جوييد، و به حقايق آن

 چنگ زنيد، تا شما را به مكانهاى راحت، و محل هاى وسيع، و

حصارهاى محفوظ، و منازل عزّت برساند

 

 

خطبه = 187  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، وَاُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيا، فَاِنَّها دارُ شُخُوص، وَ مَحَلَّةُ تَنْغيص.
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، و از دنيا

مى ترسانم، كه سراى كوچ و محلّ سختى و رنج است.

 

 

خطبه = 189  

فَاِنِّى اُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى ابْتَدَأَ خَلْقَكُمْ، وَ اِلَيْهِ
اما بعد، شما را به پرواى از خدايى سفارش مى كنم كه آفرينش شما

 را آغاز كرد، و بازگشت
يَكُونُ مَعادُكُمْ، وَ بِهِ نَجاحُ طَلِبَتِكُمْ، وَ اِلَيْهِ مُنْتَهى رَغْبَتِكُمْ، وَ نَحْوَهُ
شما به او، و برآورده شدن حاجاتتان به قدرت او، و پايان رغبت شما به

 سوى او،و راه معتدل
قَصْدُ سَبيلِكُمْ، وَ اِلَيْهِ مَرامى مَفْزَعِكُمْ. فَاِنَّ تَقْوَى اللّهِ دَواءُ داءِ
شما به جانب او، و پناه از همه بيمها حضرت اوست. زيرا تقوا داروى

درد

قُلُوبِكُمْ، وَ بَصَرُ عَمى اَفْئِدَتِكُمْ، وَ شِفاءُ مَرَضِ اَجْسادِكُمْ، وَ صَلاحُ
دلهايتان، بينايى كورى باطنتان، شفاى بيمارى اجسادتان، صلاح
فَسادِ صُدُورِكُمْ، وَ طَهُورُ دَنَسِ اَنْفُسِكُمْ، وَ جَلاءُ عَشا اَبْصارِكُمْ،
فساد سينه هايتان، پاكى چرك نفوستان، جلاى پرده ديدگانتان،

 

وَ اَمْنُ فَزَع   جَأْشِكُمْ، وَ ضِياءُ سَوادِ ظُلْمَتِكُمْ.
ايمنى خوف دلهايتان، و روشنى تاريكى جهلتان مى باشد.

*****

فَمَنْ اَخَذَ بِالتَّقْوى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدائِدُ بَعْدَ دُنُوِّها، 
آن كه دست به دامن تقوا بزند سختى ها پس از نزديك شدن از او دور

 مى گردد،
وَاحْلَوْلَتْ لَهُ الاْمُورُ بَعْدَ مَرارَتِها، وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الاْمْواجُ بَعْدَ
و امور بعد از تلخى براى او شيرين مى شود، و امواج فتنه ها پس از

تراكم از اطراف او
تَراكُمِها، وَ اَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعابُ بَعْدَ اِنْصابِها، وَ هَطَلَتْ عَلَيْهِ
پراكنده مى گردد، و دشواريها پس از رنجاندنش بر او آسان مى شود،

 و باران كرامت
الْكَرامَةُ بَعْدَ قُحُوطِها، وَ تَحَدَّبَتْ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِها،
پس از ناياب شدن بر او مى بارد، و رحمت رميده شده به او روى مى آورد


وَ تَفَجَّرَتْ عَلَيْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِها، وَ وَبَلَتْ عَلَيْهِ الْبَرَكَةُ بَعْدَ اِرْذاذِها.
و چشمه نعمت پس از خشك شدن بر او به جوشش مى آيد، و بركات

كاسته شده بر او فراوان  مـى گــردد .
فَاتَّقُوا اللّهَ الَّذى نَفَعَكُمْ بِمَوْعِظَتِهِ، وَ وَعَظَكُمْ بِرِسالَتِهِ،
پرواى از خدايى را پيشه كنيد كه شمارا به موعظه خود سود بخشيد،

و به پيامش شمارا پند داد،
وَامْتَنَّ عَلَيْكُمْ بِنِعْمَتِهِ. فَعَبِّدُوا اَنْفُسَكُمْ لِعِبادَتِهِ، وَاخْرُجُوا اِلَيْهِ مِنْ حَقِّ طاعَتِهِ.
و به نعمتش بر شما منّت نهاد. پس وجودتان را براى عبادت او رام كنيد،

و حق طاعتشرا بـه جـا آوريـد.

 

 

 

 

خطبه = 221  

درباره تقوا و كوشش در عمل

فَاِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتاحُ سَداد، وَ ذَخيرَةُ مَعاد، وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة، وَ نَجاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة،

بِها يَنْجَحُ الطّالِبُ، وَ يَنْجُو الْهارِبُ، وَ تُنالُ الرَّغائِبُ.

قطعاً تقواى الهى كليد درستى، و اندوخته قيامت، و رهايى از

 سلطه هرسلطه گر، و نجات از هر هلاكتى است، خواهنده به كمك

تقوا به مرادش مى رسد،و گريزان (از جهنّم) بهوسيله تقوا نجات پيدا

مى كند، و طالب مشتاق به آنچه كه رغبت دارد مى رسد.

 

 

خطبه = 230  

اُوصيكُمْ اَيُّهَا النّاسُ بِتَقْوَى اللّهِ، وَ كَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلى آلائِهِ اِلَيْكُمْ، وَ نَعْمائِهِ عَلَيْكُمْ،

وَ بَلائِهِ لَدَيْكُمْ. فَكَمْ خَصَّكُمْ بِنِعْمَة، وَ تَدارَكَكُمْ بِرَحْمَة. اَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَكُمْ،

وَ تَعَرَّضْتُمْ لاِخْذِهِ فَاَمْهَلَكُمْ.
اى مردم، شما را سفارش مى كنم به تقواى الهى، و حمد بسيار

براحسانش، و نعمت هايى كه به شما ارزانى داشته، و بر هر

 برنامه اى كه از او به شما رسيده.

 چه بسا شمارا به نعمتى مخصوص داشت، و به رحمتى دريافت.

 عيوبتان را آشكار كرديد و او بر شما پوشاند،خود را در معرض

مؤاخذه او قرار داديد مهلتتان داد.

 

 

خطبه = 232  

فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اللّهِ، فَاِنَّ لَها حَبْلاً وَثيقاً عُرْوَتُهُ، وَ مَعْقِلاً مَنيعاً ذِرْوَتُهُ.

پس به تقواى الهى چنگ زنيد، كه رشته اى است با دستگيره اى

 محكم،و حصارى است كه بلندى آن  دست نيافتنى است

 

 

خطبه = 233  

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، فَاِنَّها حَقُّ اللّهِ عَلَيْكُمْ،
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، تقوايى كه

حقّ خداوند برشماست،
وَ الْمُوجِبَةُ عَلَى اللّهِ حَقَّكُمْ، وَ اَنْ تَسْتَعينُوا عَلَيْها بِاللّهِ،
و باعث حق شما بر خدا هم هست، براى دريافت تقوا از خدا كمك

 بخواهيد،
وَ تَسْتَعينُوا بِها عَلَى اللّهِ، فَاِنَّ التَّقْوى فِى الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَالْجُنَّةُ،
و از تقوا براى گريز از عذاب خداوند مدد گيريد، كه قطعاً امروز تقوا

سپر از بلا،
وَ فى غَد الطَّريقُ اِلَى الْجَنَّةِ، مَسْلَكُها واضِحٌ، وَ سالِكُها رابِحٌ،
و فردا راه بهشت الهى است، جادّه اش روشن، و پوينده اش سودبر،
وَ مُسْتَوْدَعُها حافِظٌ. لَمْ تَبْرَحْ عارِضَةً نَفْسَها عَلَى الاْمَمِ الْماضينَ
و امانتدارش (كه خداوند مى باشد) حافظ آن است. تقوا به طور دائم

خود را بر گذشتگان عرضه كرده
وَ الْغابِرينَ لِحاجَتِهِمْ اِلَيْها غَداً

و به آيندگان هم عرضه مى كند، چرا كه فرداى قيامت به آن محتاجند

 

 

 

 

 

 

نامه = 25  

اِنْطَلِقْ عَلى تَقْوَى اللّهِ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، 

بر مبناى تقواى خداوندى كه يكتا و بى شريك

است حركت كن، 

 

 

 

 

 

نامه = 31  

فَاِنّى اُوصيكَ بِتَقْوَى اللّهِ ـ اَىْ بُنَىَّ ـ وَ لُزُومِ اَمْرِهِ،

پسرم! تو را سفارش مى كنم به تقواى الهى،

و ملازمت امرش،

 

 

نامه = 31  

وَاعْلَمْ يا بُنَىَّ، اَنَّ اَحَبَّ ما اَنْتَ آخِذٌ بِهِ اِلَىَّ مِنْ وَصِيَّتى تَقْوَى
پسرم! آگاه باش محبوبترين برنامه اى كه از

 وصيتم به آن چنگ مى زنى تقواى است

 

 

نامه = 45  

وَ سَدَّ فُرَجَهَا التُّرابُ الْمُتَراكِمُ! وَ اِنَّما هِىَ نَفْسى اَرُوضُها بِالتَّقْوى
و خاك روى هم انباشته رخنه هايش را ببندد!

 اين است نفس من كه آن را به پرهيزكارى

 رياضت مى دهم

 

 

نامه = 47  

اُوصيكُما بِتَقْوَى اللّهِ، وَ اَنْ لاتَبْغِيَا الدُّنْيا وَ اِنْ بَغَتْكُما،
شما را به تقواى الهى سفارش مى نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد،

 

 

نامه = 47  

اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى وَ اَهْلى وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى بِتَقْوَى اللّهِ،
شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين

وصيتم به او مى رسد را به تقواى الهى،

 

 

نامه = 53  

اَمَرَهُ بِتَقْوَى اللّهِ، وَ ايثارِ طاعَتِهِ، وَ اتِّباعِ ما اَمَرَ بِهِ فى كِتابِهِ:
او را فرمان مى دهد به تقواى الهى،

و مقدم داشتن طاعت خدا، و پيروى آنچه را

كه خداوند در كتابش به آن امر فرموده است .

 
مبع : ترجمه نهج البلاغه استاد حسین انصاریان

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه