سيماى فاطمه در روز قيامت

بازدید : 3643
زمان تقریبی مطالعه : 14 دقیقه
تاریخ : 30 فروردین 1391
سيماى فاطمه در روز قيامت

سيماى فاطمه در روز قيامت
چهره مقدس و ملكوتى فاطمه زهرا عليهاالسلام در تاريخ اسلام آن قدر تابناك و روشن است كه چندان به تحقيق و بررسى نياز ندارد؛ اما با توجه به ايام شهادت (115) آن بزرگوار شايسته است اندكى درباره فضايل حضرتش ‍ گفتگو كنيم . بر اين اساس به سراغ روايات نورانى معصومان مى رويم تا با مقام و جايگاه آن حضرت در قيامت آشنا شويم .
كيفيت برانگيخته شدن
برانگيخته شدن و رستاخيز از لحظات بسيار سخت و وحشتناك آينده بشر است ، زمانى كه معصومان همواره بدان مى انديشيده و گاه از خوف آن بيهوش مى شدند.
فاطمه عليهاالسلام نيز چنين بود و بيشتر بدين زمان مى انديشيد، فكر زنده شدن ، عريان بودن انسان ها در قيامت ، عرضه شدن به محضر عدل الهى و... او را در اندوه فرو مى برد.
امير مؤ منان على عليه السلام مى فرمايد: روزى پيامبر صلى الله عليه و آله بر فاطمه وارد شد و او را اندوهناك يافت .
فرمود: دخترم ! چرا اندوهگينى ؟
فاطمه عليهاالسلام پاسخ داد: پدر جان ياد قيامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز رنجم مى دهد.
پيامبر فرمود: آرى دخترم ! آن روز، روز بزرگى است ، اما جبرئيل از سوى خداوند برايم خبر آورد من اولين كسى هستم كه بر انگيخته مى شوم ، سپس ‍ ابراهيم و آنگاه همسرت على بن اءبى طالب عليه السلام پس از آن خداوند جبرئيل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوى تو مى فرستد. وى هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت بر قرار مى سازد. آنگاه اسرافيل لباس هاى بهشتى برايت مى آورد و تو آن ها را مى پوشى .
فرشته ديگرى به نام زوقائيل مركبى از نور برايت مى آورد كه مهارش از مرواريد درخشان و جهازش از طلا. تو بر آن مركب سوار مى شوى و زوقائيل آن را هدايت مى كند.
در اين حال هفتاد هزار فرشته با پرچمهاى تسبيح پيشاپيش تو راه مى سپارند. اندكى كه رفتى ، هفتاد هزار حور العين در حالى كه شادمانند و ديدارت را به يكديگر بشارت مى دهند، به استقبالت مى شتابند، به دست هر يك از حوريان منقلى از نور است كه بوى عود از آن بر مى خيزد... آن ها در طرف راستت قرار گرفته همراهت حركت مى كنند هنگامى كه به همان اندازه از آرامگاهت دور شدى ، مريم دختر عمران همراه هفتاد هزار حور العين به استقبالت مى آيد و بر تو سلام مى گويد، آن ها سمت چپ قرار مى گيرند و همراهت حركت مى كنند. آن گاه مادرت خديجه ، اولين زنى كه به خدا و رسول او ايمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته كه پرچمهاى تكبير در دست دارند، به استقبالت مى آيند، وقتى به جمع انسانها نزديك شدى ، حوا با هفتاد هزار حور العين به همراه آسيه دختر مزاحم نزدت مى آيد، و با تو رهسپار مى شود.
حضور فاطمه عليهاالسلام در ميان مردم
فاطمه جان ، هنگامى كه به وسط جمعيت حاضر در قيامت مى رسى ، كسى از زير عرش پروردگار به گونه اى كه تمام مردم صدايش را بشنوند، فرياد مى زند: چشمها را فرو پوشانيد و نظرها را پايين تا افكنيد تا صديقه فاطمه ، دخت پيامبر صلى الله عليه و آله و همراهانش عبور كنند.
پس در آن هنگام هيچ كس جز ابراهيم خليل الرحمن و على بن ابى طالب عليه السلام و... به تو نگاه نمى كنند.
(116)
جابر بن عبدالله انصارى نيز در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله اين حضور را چنين توصيف مى كند:
روز قيامت دخترم فاطمه عليهاالسلام بر مركبى از مركبهاى بهشت وارد عرصه محشر مى شود، مهار آن مركب از مرواريد درخشان چهار پايش از زمرد سبز، دنباله اش از مشك بهشتى و چشمانش از ياقوت سرخ است و بر آن گنبدى از نور قرار دارد كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش ‍ نمايان است ، فضاى داخل آن گنبد، انوار عفو الهى و خارج آن پرتو رحمت خدايى است ، بر فرازش تاجى از نور ديده مى شود، كه هفتاد پايه از در و ياقوت دارد كه همانند ستارگان درخشان ، نور مى افشاند.
در هر يك از دو سمت راست و چپ آن مركب هفتاد هزار فرشته به چشم مى خورد.
جبرئيل مهار آن را در دست دارد و با صداى بلند ندا مى كند: نگاه خود فراسوى خويش گيرد و نظرها را پايين افكنيد، اين فاطمه عليهاالسلام دختر محمد صلى الله عليه و آله است كه عبور مى كند.
در اين هنگام ، حتى پيامبران و انبيا و صديقين و شهدا همگى از ادب ديده فرو مى گيرند تا فاطمه عليهاالسلام عبور مى كند، و در مقابل عرش پروردگار قرار مى گيرد.
(117)
منبرى از نور براى فاطمه عليهاالسلام
در ادامه گفتگوى با دختر گرامى اش درباره چگونگى حضور وى در عرصه قيامت ، چنين مى خوانيم :
سپس منبرى از نور برايت بر قرار مى سازند، كه هفت پله دارد و بين هر پله اى تا پله ديگر صفتهايى از فرشتگان قرار گرفته اند، كه در دستشان پرچمهاى نور است . همچنين در طرف چپ و راست منبر، حور العين صف مى كشند، آن گاه بر بالاى منبر قرار مى گيرى ، جبرئيل مى آيد و مى گويد: اى فاطمه ! آن چه دوست دارى از خدا بخواه ... .
(118)
شكايت در دادگاه عدل الهى
اولين درخواست فاطمه عليهاالسلام در روز قيامت ، پس از عبور از برابر خلق شكايت از ستمگران است . جابر بن عبدالله انصارى از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل مى كند:
هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام در مقابل عرش پروردگار قرار مى گيرد خود را از مركب به زير انداخته اظهار مى دارد: الهى و سيدى ، ميان من و كسى كه مرا آزرده و بر من ستم روا داشته داورى كن ، خدايا بين من و قاتل فرزندم حكم كن .
(119)
بر اساس روايتى ديگر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: دخترم فاطمه در حالى كه پيراهن هاى خونين در دست دارد وارد، محشر مى شود پايه اى از پايه هاى عرش را در دست مى گيرد و مى گويد: يا عدل يا جبار اءحكم بينى و بين قاتل ولدى ؛ اى خداى عادل و غالب ، بين من و قاتل فرزندم داورى كن . قال فيحكم لابنتى و رب الكعبه ؛ به خداى كعبه سوگند به شكايت دخترم رسيدگى مى شود و حكم الهى صادر مى گردد.(120)
ديدار حسن و حسين
دومين خواسته فاطمه عليهاالسلام در روز قيامت از خداوند چنين است : خدايا حسن و حسين را به من بنمايان . در اين لحظه امام حسن و امام حسين به سوى فاطمه عليهاالسلام مى روند در حالى كه از رگهاى بريده حسين عليه السلام خون فوران مى كند.(121)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هنگامى كه گفته مى شود وارد بهشت شو، مى گويد: هرگز وارد نمى شوم تا بدانم پس از من با فرزندانم چه كرده اند!
به وى گفته مى شود: به وسط قيامت نگاه كن . پس بدان سمت مى نگرد و فرزندانش حسين عليه السلام را مى نگرد كه ايستاده و سر در بدن ندارد، دخت پيامبر ناله و فرياد سر مى دهد.
فرشتگان نيز (با ديدن اين منظره ) ناله و فرياد بر مى آورند.
(122)
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: حسسين بن على عليه السلام در حالى كه سر مقدسش را در دست دارد مى آيد، فاطمه عليهاالسلام با ديدن اين منظره ناله اى جانسوز سر مى دهد، در اين لحظه هيچ فرشته مقرب و پيامبر صلى الله عليه و آله مرسل و بنده مؤ منى نيست مگر آن كه به حال او مى گريد.(123)
در اين موقعيت خداوند به خشم آمده به نام هبهب كه هزار سال در آن دميده شده تا سياه گشته و هيچ آسودگى در آن راه نمى يابد و هيچ اندوهى از آن جا بيرون نمى رود، دستور مى دهد كشندگان حسين بن على عليه السلام را بر گير و جمع كن ... آتش به فرمان پروردگار عمل كرده ، همه آن ها را بر مى چيند.(124)
شفاعت براى دوستان اهلبيت
سومين درخواست فاطمه عليهاالسلام در روز قيامت از پروردگار شفاعت از دوستان و پيروان اهل بيت است كه مورد قبول حق قرار مى گيرد و دوستان و پيروانش را مورد شفاعت قرار مى دهد.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام به در بهشت مى رسد، به پشت سرش مى نگرد، ندا مى رسد، اى دختر حبيب ! اينك دستور داده ام به بهشت بروى ، نگران چه هستى ؟
فاطمه عليهاالسلام جواب مى دهد: اى پروردگار؛ دوست دارم در چنين روزى با پذيرش شفاعتم مقام و منزلتم معلوم شود. ندا مى رسد: اى دختر حبيبم برگرد و در اين مردم بنگر وهر كه در قلبش دوستى تو يا يكى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت كن .
(125)
امام باقر عليه السلام در روايتى ديگر مى فرمايد: در روز قيامت بر پيشانى هر فردى ، مؤ من يا كافر نوشته شده است . پس به يكى از محبان اهل بيت كه گناهانش زياد است دستور داده مى شود به جهنم برده شود، در آن هنگام فاطمه عليهاالسلام ميان دو چشمش را مى خواند كه نوشته شده است دوست دار اهل بيت ، پس به خدا عرضه مى دارد: الهى و سيدى ؛ تو مرا فاطمه عليهاالسلام ناميدى و دوستان و فرزندانم را به وسيله من از آتش دور ساختى و وعده تو حق است .
ندا مى رسد؛ فاطمه عليهاالسلام راست گفتى ؛ من تو را فاطمه ناميدم ، و به وسيله تو دوستان و پيروانت و دوستان فرزندانت و پيروانشان را از آتش دور گردانيدم .
وعده من حق است و هرگز تخلف نمى كنم . اين كه مى بينى بنده ام را به دوزخ مى برند، بدين جهت بود كه درباره اش شفاعت كنى و شفاعتت را بپذيدم تا فرشتگان ، پيامبران ، رسولان و همه مردم از منزلت و مقامت آگاهى يابند.
حال بنگر دست هر كه را كه بر پيشانى اش مؤ من نوشته شده بگير و به بهشت ببر
(126)
شفاعت دوستان فاطمه عليهاالسلام از ديگران
عظمت و مقام حضرت فاطمه در روز قيامت چنان است كه خداوند به خاطر فاطمه عليهاالسلام به دوستان آن حضرت نيز مقام شفاعت مى دهد.
امام باقر عليه السلام به جابر فرمود: جابر؛ به خدا سوگند، فاطمه عليها جا با شفاعت خود در آن روز شيعيان و دوستان را از ميان اهل محشر جدا مى سازد؛ چنان كه كبوتر دانه خوب را از بد جدا مى كند. هنگامى كه شيعيان فاطمه عليهاالسلام همراه وى به در بهشت مى رسند، خداوند در دلشان مى افكند كه به پشت سر بنگرند. وقتى كه چنين كنند، ندا مى رسد: دوستان من اكنون كه شفاعت فاطمه عليهاالسلام را در حق شما پذيرفتم ، نگران چه هستيد؟
آنان عرضه مى دارند: پروردگارا؛ ما نيز دوست داريم در چنين روزى مقام و منزلت ما براى ديگران آشكار شود.
ندا مى رسد: دوستانم برگرديد و هر كه را به خاطر دوستى فاطمه عليهاالسلام شما را دوست داشت و نيز هر كه به خاطر محبت فاطمه عليهاالسلام به شما غذا، لباس ، يا آب داده و يا غيبتى را از شما دور گردانيده همراه خود وارد بهشت كنيد.
(127)
به سوى بهشت
فاطمه عليهاالسلام پس از شفاعت از دوستان و فرزندانش و رسيدگى به شكايتش در دادگاه عدل الهى به فرمان خدا، با جلال و شكوه خاصى وارد بهشت مى شود.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: روز قيامت دخترم فاطمه عليهاالسلام در حالى كه لباس هاى اهدايى خداوند را كه با آب حيات آميخته شده پوشيده ، محشور مى شود و همه مردم از مشاهده اين كرامت تعجب مى كنند. آنگاه لباسى از لباس هاى بهشت بر وى پوشانده مى شود. بر هزار حله بهشتى براى او با خط سبز نوشته شده است : دختر پيامبر را به بهترين شكل ممكن و كامل ترين هيبت و تمام ترين كرامت و بيشترين بهره وارد بهشت سازيد.
پس فاطمه عليهاالسلام را به فرمان پروردگار در كمال عظمت و شكوه ، در حالى كه پيرامونش هفتاد هزار كنيز قرار گرفته ، به بهشت مى برند.
(128)
استقبال حوريان بهشتى
رسول خدا به فاطمه عليهاالسلام فرمود: هنگامى كه به در بهشت مى رسى ، دوازده هزار حوريه ، كه تا كنون به ملاقات كسى نرفته و نخواهند رفت در حالى كه مشعل هاى نورانى به دست دارند و بر شترانى از نور كه جهازهايشان از طلاى زرد و ياقوت سرخ و مهارهايشان از لؤ لؤ و مرواريد درخشان است سوارند، به استقبالت مى شتابند.
پس وقتى داخل بهشت شدى ، بهشتيان به يكديگر ورودت را بشارت خواهند داد و براى شيعيانت سفره هايى از گوهر،
(129) كه بر پايه هايى از نور بر قرار ساخته اند، آماده مى سازند و در حالى كه هنوز ساير مردم گرفتار حساب رسى اند، آنان از غذاهاى بهشتى مى خورند.(130)
اولين سخن فاطمه عليهاالسلام در بهشت
سلمان فارسى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چنين روايت كرده است : هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام داخل بهشت مى شود و در آن چه خداوند برايش مهيا كرده مى بيند، اين آيه را تلاوت مى كند:
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله الذى اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شكور الذى اءحلنا وار المقامة من فضله ؛ ستايش و سپاس ويژه خدايى است كه اندوهمان را زدود. بدرستيكه پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنده است ، پروردگارى كه در سايه بخشش خود ما را به بهشت و اقامتگاه هميشگى مان فرود آورد. ما در آن جا با رنج و ملالى روبرو نمى شويم .
(131)
نورانى شدن بهشت از نور فاطمه
ابن شهراشوب مى نويسد: در بسيارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضايل ابوالسعادات ، در معناى اين آيه لا يرون فيها شمسا و لا زمهريرا .(132)
و نمى بينند در بهشت نه آفتاب و نه سرمايى را. آورده اند كه ابن عباس گفت : چنانكه بهشتيان در بهشت هستند، ناگاه نورى مى بينند كه باغهاى بهشت را نورانى كرد. اهل بهشت اظهار مى دارند: خدايا تو در كتابى كه بر پيامبرت فرستادى ، فرمودى : لا يرون فيها شمسا و لا زمهريرا ، بهشتيان در بهشت خورشيدى نخواهند ديد.
ندا مى رسد: اين نور آفتاب و ماه نيست ، بلكه على و فاطمه عليهاالسلام از چيزى تعجب كرده خنديدند و از نور آن دو، بهشت روشن گرديد.
(133)
زيارت انبيا از فاطمه عليهاالسلام در بهشت
آنگاه كه همه انبيا و اولياى خدا وارد بهشت شدند، آهنگ ديدار دختر پيامبر مى كنند.
رسول خدا به فاطمه عليهاالسلام فرمود: هرگاه اولياى خدا در بهشت مستقر گرديدند، از آدم گرفته تا ساير انبيا همه به ديدارت مى شتابند.
(134)
عنايات خداوند به فاطمه عليهاالسلام در بهشت
پروردگار منان به فاطمه زهرا عليهاالسلام در بهشت عناياتى ويژه خواهد داشت .
بخشى از آن عنايات چنين است :
1- خانه هاى بهشتى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه مرا به معراج بردند و داخل بهشت شدم ، به قصر فاطمه عليهاالسلام رسيدم ، درون آن هفتاد قصر بود كه تمام در و ديوار و اتاقهايش از دانه هاى مرواريد سرخ ساخته شده ، همه آنها به يك شكل زينت داده شده بود.(135)
2- همنشينى با پيامبر صلى الله عليه و آله
پيامبر به على فرمود: يا على تو و دخترم فاطمه عليهاالسلام در بهشت در قصر من همنشين من هستيد. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: برادران بهشتى روبروى هم مى نشينند.(136)
3- درجه وسيله
رسول خدا فرمود: ان فى الجنة درجة تدعى الوسيلة فاذا ساءلتم الله فاساءلوا لى الوسيلة .
قالوا يا رسول الله من يسكن معك فيها ؟
قال على عليه السلام و فاطمة عليهاالسلام و الحسن عليه السلام و الحسين عليه السلام .
(137)
در بهشت درجه اى به نام وسيله است . هر گاه خواستيد هنگام دعا، چيزى برايم بخواهيد، مقام وسيله را از خداوند خواستار شويد.
گفتند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله چه كسانى در اين درجه (مخصوص ) با شما همنشين خواهند بود؟
فرمود: على عليه السلام ، فاطمه عليهاالسلام ، حسن عليه السلام و حسين عليه السلام .
علامه امينى در منقبت 26 مى نويسد: از مناقب حضرت زهرا عليهاالسلام همراه بودن او با پدر و همسر و فرزندانش در درجه وسيله است . آن جا پايتخت عظمت حضرت حق ، تبارك و تعالى است و جز پنج تن هيچ يك از انبيا و اوليا و مرسلين و صالحان و فرشتگان مقرب كسى بدان راه نمى يابد.
(138)
4- سكونت در حظيرة القدس
سيوطى در مسند مى نويسد: ان فاطمه عليهاالسلام و عليا عليه السلام و الحسن و الحسين فى حظيرة القدس فى قبة بيضاء سقفها عرش الرحمن ؛ فاطمه عليهاالسلام و على عليه السلام و حسن و حسين در جايگاهى بهشتى به نام حظيرة القدس در زير گنبدى سفيد به سر مى برند، كه سقف آن عرش پروردگار است .(139)
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: در قيامت جايگاه من و على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام و حسن و حسين سرايى زير عرش ‍ پروردگار است .(140)
نويسنده خصايص فاطمه عليهاالسلام ضمن مفصل درباره حظيرة القدس ‍ مى نويسد:
در بهشت والاترين جايگاه ها حظيرة القدس است .
(141)
5- بخشيدن چشمه تسنيم به فاطمه عليهاالسلام
طبرى از همام بن ابى على چنين نقل مى كند: به كعب الحبر گفتم : نظرت درباره شيعيان على بن ابى طالب چيست ؟
گفت : اى همام من اوصافشان را در كتاب خدا مى يابم ، اينان پيروان خدا و پيامبرش و ياران دين او و پيروان وليش شمرده مى شوند. اينان بندگان ويژه خدا و برگزيدگان اويند. خدا آنها را براى دينش برگزيد و براى بهشت خويش آفريد.
جايگاه شان در فردوس اعلاى بهشت در خيمه اى كه از اتاقهايى از مرواريد درخشان دارد زندگى مى كنند، آنان از مقربين ابرارند و سرانجام از جام رحيق مختوم مى نوشند.
رحيق مختوم چشمه اى است كه به آن تنسيم گفته مى شود و هيچ كس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهند كرد. تنسيم چشمه اى است كه خداوند آن را به فاطمه عليهاالسلام دختر پيامبر صلى الله عليه و آله و همسر على بن ابى طالب عليه السلام بخشيد و از پاى ستون خيمه فاطمه جارى مى شود. آب آن چشمه چنان گوارا است كه به سردى كافور و طعم زنجفيل و عطر مشك شباهت دارد.
(142)

منبع :

بع : فاطمه عليها سلام الگوى حيات زيبا
نام مؤ لف : محمد جواد مروجى طبسى

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی